شیوه های کاربردی امر به معروف و نهی از منکر
شیوه امر و نهی به نوجوانان برخورد موفق با نوجوانان گنهکاری که به تکلیف رسیدهاند شیوه خاص خود را میطلبد. آنها براساس اعتماد، اظهار محبت، تشویق، جایزه و امثال آن ارشاد میشوند. امر و نهی به آنها باید به طور روشن و توأم با احترام صورت گیرد. مثلاً به آنها گفته شود: تو پسر یا دختر خوبی هستی اما میتوانی بهتر از این هم باشی و آن در صورتی است که به دیگران دروغ نگویی، آزار نرسانی یا در منزل مردم نگاه نکنی، یا نماز خود را به طور مرتب بخوانی، یا در جلسه آموزش قرآن شرکت نمایی.
شیوه امر و نهی به جوانان
هنگامی که انسان دوران کودکی و نوجوانی را سپری کرد و به دوران جوانی یعنی بلوغ فکری و جسمی و شکوفایی استعدادها و انتخابهای خود نایل گردید، با توجه به تواناییهای جسمانی و موقعیتهای طلایی که در انتخابها و تصمیمگیریها در عرصههای مختلف زندگی دارد، برای خود ارزش و شخصیت خاصی قائل است. دوست دارد دیگران به او نگرش مثبت و محترمانهای داشته باشند، و در عمل، شخصیت او را مورد توجه قرار دهند. و در مقابل به کسانی که به این خواسته او توجه کرده، احترام او را بهویژه در نزد دیگران حفظ میکنند، صمیمیت و علاقه بیشتری ابراز میدارد. البته این روحیه در مقاطع بعدی عمر هم ادامه دارد اما دوران شروع آن از اهمیت و حساسیت بیشتری برخوردار است.
استفاده از این ویژگیِ جوان موفقیت امر و نهی دینی به او را افزایش میدهد. چه اینکه جوانان به پذیرش حق نزدیکتر و سریعترند. مثلاً به او گفته شود: یک جوان با شخصیت، دیگران را تمسخر نمیکند، یا حیف نیست که روح پاک یک جوان به گناه آلوده شود! یا جوانمردی و شجاعت به این نیست که کسی را بدون دلیل شرعی و عقلی مورد ضرب و شتم قرار دهی بلکه شجاعت و مردانگی به این است که برای دفاع از حق ستیزه کنی، یا روح پاک جوان عزیزتر از آن است که با تقلید از کفار غرب در لباس و وضعیت سر و صورت، خود را به ذلت بکشاند، یا جشن عروسی و نقطه شروع زندگی شرافتمندانه خود را به معصیت آلوده نکن. شب ازدواج، شب آزمایش تقوای عروس و داماد در پیشگاه خداوند است.
تا معلوم گردد در اوج زمان شادی چه اندازه به احکام الهی پایبنداند. ارشاد جوانان در نظر اسلام از اولویت خاصی برخوردار است و علت آن پذیرش سریع و قدرت عمل و طول عمری است که از آن برخوردارند و در پرتو آن میتوانند برکات و خدمات فراوانی را به اسلام و مسلمین ارائه دهند.
شیوه امر و نهی به بزرگسالان
امر و نهی بزرگسالان از سوی کسانی که از سن کمتری برخوردارند نیازمند اجرای برخی از شیوههاست که به تحلیل آنها میپردازیم. با توجه به اینکه بزرگسالان از سابقه ایمانی بیشتری برخوردار بوده احترام آنها مورد توجه اسلام است. و از طرفی خود را با تجربهتر از دیگران دانسته و چه بسا آگاهتر از آنها به حساب آورند، و برخی از آنها به نوعی غرور پیری مبتلا میگردند که امر و نهی دینی را با مشکل روبرو میسازند. به همین علت باید به گونهای مورد امر و نهی قرار گیرند که به اظهار غرور آنها منتهی نشود. زنان و مردان کهنسال که عمر خود را صرف خدمت به جامعه و نسل حاضر کردهاند، خود را دارای حق بر دیگران دانسته، احترام خویش را بر آنها لازم میدانند. حال با توجه به روانشناسی بزرگسال باید به امر و نهی ظریف آنها پرداخت.
یکی از شیوههای مؤثر در امر و نهی کهنسالان این است که آنها را درباره عمل خود به قضاوت گیریم. مثلاً از آنها بخواهیم تا درباره قرائت نماز ما اظهار نظر کنند و آنها را درباره قرائت برخی کلمات که تلفظ صحیح آن را اداء نمیکنند بیشتر جویا شویم، یا با طرح سؤال از آنها بخواهیم درباره برخورد نادرستی که خود به آن مبتلا شدهاند، اظهارنظر کنند و در این میان به آرامی آنها را مورد اصلاح قرار دهیم. امام حسن و امام حسین علیهما السلام که زمان طفولیت را طی میکردند به پیرمردی گذشتند که وضوی صحیحی نمیگرفت، برای هدایت پیرمرد بر وضوی خود نزاع کردند و قضاوت را به عهده او نهادند و هر دو نزد او وضو گرفتند. پیرمرد گفت هر دوی شما وضوی خوبی گرفتید و این پیرمرد جاهل است که وضوی خوبی نگرفت.
شیوه دیگر، طرح سؤال است. طرح سؤال از کسی که عمری را سپری کرده است از تناسب خوبی برخوردار است. مثلاً اگر خمس مال خود را نمیدهد درباره وجوب خمس سؤال شود، یا درباره حکم شرعی ریش تراشی که به آن گرفتار است سؤال گردد. یا از موارد جواز یا ممنوعیت غیبت دیگران که به آن مبتلا شده است پرسیده شود، و یا اگر اهل یاوهگویی و فحش است از او سؤال شود: کسی که به دیگری دشنام داده است چه کند که خدا او را ببخشاید و عمل خود را تکرار نکند؟ البته ممکن است اظهار نظرهای غیرصحیحی نیز ابراز کنند که همین برداشت غلط سبب گناه آنها بوده است که باید نظر آنها در طی مباحثه محترمانه اصلاح شود.
شیوه امر و نهی به اعضای خانواده
امربهمعروف و نهیازمنکر اعضای خانواده یکی از مسائل مهم فرهنگی خانوادههای مسلمان است. از آنجائی که خوبیها و بدیهای هر یک از اعضای خانواده در اعتبار و سرنوشت سایر آنها بیتأثیر نیست باید احساس مسئولیت بیشتری در امربهمعروف و نهیازمنکر یکدیگر داشته باشند و در بین اعضا سرپرست آنها از مسئولیت بیشتری برخوردار است. قرآن کریم میفرماید:
یا اَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا قُوا اَنْفُسَکُمْ وَ اَهْلیکُمْ ناراً وَ قُودُها الْنَّاسُ وَ الْحِجارَةُ ای کسانی که ایمان آوردهاید خود و اهل خود را از آتشی که آتشگیره آن مردم و سنگ خار است حفظ کنید. درباره این آیه شریفه قرآن از پیامبرصلی الله علیه وآله و امام صادقعلیه السلام سؤال شد که چگونه خانواده خود را حفظ کنیم؟ در جواب فرمودند آنها را امر به معروف و نهیازمنکر کنید. بنابراین آیه فوق در زمره آیات امربهمعروف و نهیازمنکر است که در خصوص خانواده نازل شده است. امربهمعروف فرزندان از زمان طفولیت، مسؤولیت سرپرست خانواده را در زمان تکلیف آنها کاهش میدهد و از بسیاری از نهی از منکرهای زمان جوانی بینیاز میسازد. یکی از روشهای امر و نهی دینی در خانواده این است که سرپرست خانواده واجبات دینی را بزرگ و با اهمیت تلقی کند و زشتی گناهان را نیز بزرگ شمارد و این را در سخنان و اعمال خود گوشزد کرده، و به اجرا درآورد، که موفقیت این کار تجربه شده است. برای مثال تمام مسلمانان با دیده احترام به قرآن مینگرند، آن را کتابی مقدس و آسمانی میدانند که برای هدایت انسان بر وجود مقدس پیامبر اکرمصلی الله علیه وآله نازل شده است و این حقیقت را به فرزندان خود میآموزند و از همین رو خانواده
مسلمانی یافت نمیشود مگر اینکه بزرگداشت و احترام فوقالعاده به قرآن را جزء برنامههای حتمی زندگی خود قرار داده است. این حاکمیت فرهنگ احترام به قرآن در بین فرزندان خانوادههای مسلمان ناشی از تکریم خاصی است که والدین آنها نسبت به قرآن داشتهاند. وقتی فرزندان مسلمان بزرگ میشوند و به عظمت قرآن آگاه میگردند احترام به قرآن را به طور ریشهای و عمیق درمییابند و این تکریم را به فرزندان خود آموزش میدهند. این تنها نمونه استثنائی نیست بلکه هر چه در فرهنگ حاکم بر خانواده، بزرگ شمرده شود فرزندان، آن را بزرگ میشمارند. نمونه دیگر آن احترام به پیامبر و اهلبیت او علیهم السلام است. هر یک از دستورهای الهی در خور آن است که در فرهنگ خانوادگی مسلمانان، بزرگ شمرده شود. خانوادههایی که نماز را بزرگ میشمارند و فرزندان خود را در هفت سالگی به نماز وامیدارند گرفتار مصیبت جانکاه بینمازی فرزندان خود در زمان تکلیف نیستند. و آنان که به حجاب اهمیت میدهند و چند سال قبل از تکلیف، دختر بچههای خود را به تمرین برخورداری از حیا و حجاب امر میکنند از معصیت بیحجابی و بدحجابی دختران خود در زمان تکلیف درامانند. این روش نسبت به منکرات و افراد منفور نیز مطرح است. همه خانوادههای مسلمان جرثومههای فسادی چون شیطان، فرعون و دشمنان پیامبر و اهلبیت او را نزد خود منفور میدانند و این فرهنگ را به فرزندان خود منتقل میکنند. والدین میتوانند با طرح مداوم زشتی گناهان، فرزندان خانواده را صیانت کنند. این شیوه که در دراز مدت صورت میگیرد، ضامن سلامت اعتقادی و اخلاقی فرزندان خانوادههاست و مشکل بسیاری از والدین فاصله گرفتن از این شیوه فرهنگی سازنده است.
حال اگر فرزندان خانوادهای که به سن تکلیف باریافتهاند از انجام واجبات و ترک محرمات سرباز زنند با شیوههای مناسب، مورد امر و نهی قرار گیرند. و اگر مرتبه اول و دوم با شیوههای گستردهای که دارند مؤثر قرار نگرفتند به مرتبه سوم که حبس و محو وسائل گناه ، اقدام نمایند، البته این برخوردها در صورت تأثیر انجام گیرد. یکی از روشهای اصلاح فرزندان طرح دوستی آنها با جوانان با تقواست. حتی اگر والدین هزینهای صرف نمایند تا فرزند خود را با افراد صالح، دوست گردانند کار پسندیدهای کردهاند بلکه اگر این دوستی سبب انجام واجب و ترک حرام گردد، تحقق آن واجب است. رفت و آمد با خانوادههای با تقوا یکی از شیوههای اصلاح و ارشاد فرزندان است. قطع برخی از امکانات رفاهی، عاطفی و مالی موقت که عوارض منفی جانبی به همراه نداشته باشد میتواند مؤثر باشد. البته قطع روابط با دوستان بد و خانوادههای غیرصالح بر هر چیزی مقدم است. این امور را میتوان در ارتباط با زنی که مرتکب حرام یا ترک واجب میگردد به کار گرفت. حال اگر مرد خانواده مرتکب معصیت ترک واجب گردد باید سایر اعضای خانواده در حد امکان او را مورد امر و نهی دینی قرار دهند و چنانچه مؤثر قرار نگیرد تکلیف بیشتری ندارند مگر اینکه گناه او به گونهای باشد که بر حسب قوانین اسلامی، معرفی او به دستگاههای حکومتی واجب باشد.
منبع : http://fanoos.kowsarblog.ir/?p=194446&more=1&c=1&tb=1&pb=1#more194446