عابدترین

«اَلسَّلامُ عَلیکَ اَیَّتُهَاالرَّاکِعَةُ السَّاجِدَة»

سلام بر تو ای بانویی که بسیار در رکوع و سجود بودی.

چه نیکو«راکعه» نام گرفتی…

شب ها را تا به صبح،به نماز و عبادت می پرداختی و پی در پی به رکوع و سجود می رفتی.در دعایت زنان و مردان با ایمان را نام می بردی و از خداوند برایشان طلب مغفرت و خیر می کردی…(1)

مادرت نیز از عبادت می گوید:

فاطمه(س)آن زمان که متولد شد بر زمین سجده کرد و دستان خود را به سمت آسمان بلند کرد.(2)

رکوع و سجود و شب زنده داریت،همه وهمه نشان از ایمان راسخت به خدای عزّ و جل بود.در زهد وتقوا نیز به چنان مقامی رسیدی که دنیا در نظرت حقیر و کوچک می نمود.

زندگیت نیز اسوۀ یک زندگانی معنوی است.هیچگاه از همسرت چیزی طلب نکردی تا مبادا بر آن توان نداشته باشد و در مقابل تو خجل گردد.(3)

شب زفاف،با همسرت تا سحر به عبادت ایستادی وبه یاد انتقال از این دنیا به دنیای دیگر و شباهتش با انتقال از خانۀ پدر به خانۀ همسر تا سحر گریستی و عبادت خدا را بجا آوردی.(4)

امیرالمونین(ع)دربارۀ تو پرسید،حضرت فرمودند:

فاطمه بهترین یاور در مسیر طاعت و بندگی خداست.(5)

عبادت در تمامی ابعاد زندگیت جلوه گر بود تا به پیروانت بیاموزی که بزرگترین ارزشها،زندگی در سایۀ عبادات و معنویات است.

منابع:

——————

1.بحارالانوار:81/43.

2.فاطمة الزهرا بهجة قلب المصطفی:183/1؛نزهة المجالس:227/2.                 

3.بحارالانوار:59/43.

4.احقاق الحق:481/4.    

5.بحارالانوار:117/43.  

«اَلسَّلامُ عَلُیکَ اَیَّتُهَاالتَّقیَّةُ النَّقیَّة»

سلام بر تو ای بانوی باتقوای پاکدامن

ای بانوی عفیفه

تقوا و پاکدامنیت زبانزد همگان بود.کلام و رفتارت نیز درسی بود برای یک تاریخ.حجاب تو حتی در برابر مرد نابینا،تحسین رسول خدا(ص)را برانگیخت.

حضرت موسی بن جعفر(ع)از امیرالمومنین(ع)نقل فرموده:

روزی شخص نابینایی اجازۀ ورود خواست.فاطمه(س)برخاست و چادر بسر کرد.

رسول خدا(ص)فرمود:چرا از او رو می گیری،او که تو را نمی بیند؟

فاطمه(س)عرض کرد:او مرا نمی بیند،اما من که او را می بینم.و اگر چه مرا نمی بیند،ولی بوی مرا حس می کند.

رسول خدا(ص)فرمود:شهادت می دهم که تو پارۀ تن منی.(1)

تو حتی بر مراسم تدفین خو نگران بودی که مبادا حجم بدنت بر نامحرمان آشکار شود.

روزی فاطمۀ زهرا(س)به اسماء فرمود:چه بد است این تخته هایی که بدن مرده را برای تشییع جنازه روی آن می گذارند؛زیرا وقتی زنی را روی آن قرار می دهند و پارچه ای بر بدنش می کشند،حجم بدن او معلوم است.

اسماء گفت:من که در حبشه بودم،می دیدم مردم آنجا تابوتی از چوب درست می کردند و مرده را داخل آن می گذاشتند،سپس اسماء با چوب خرما تابوتی لبه دار درست کرد و به فاطمه(س)نشان داد.

حضرت فاطمه(س)بسیار خوشحال شد و فرمود:این خوب است.وقتی مرده را داخل آن قرار دهند و پارچه ای روی آن بکشند،دیگر معلوم نمی شود مرده مرد است یا زن.و فرمود:پس از مرگم،مرا در همین تابوت بگذارید.(2)

اینجا بود که پس از شهادت رسول خدا(ص)برای اولین بار تبسمی بر لبانت آشکار شد.

فاطمه جان…

فرمایشات و کردارت برایمان افسانه هایی بس دور و دراز شده…

عفیفه(3)،تقیّه(4)،نقیّه(5)،زکیّه(6)،حصان(7)

منابع:

——————

1.بحارالانوار:91/43.       

2.همان:91/43.          

3.پاکدامن،شادمانی دل پیامبر،275.

4.زن با تقوا،بحارالانوار:197/100،مصباح الزائر:199/100؛اقبال:100؛التهذیب:10/6.

5.بحارالانوار:199/100؛اقبال:100؛التهذیب:10/6.                                         

6.مناقب آل ابیطالب:357/3؛عوالم العلوم:67/11؛نوادر المعجزات84.

7.زن عفیفه،مناقب آل ابیطالب:357/3؛تاریخ اهل بیت:121.  

به همت مدیر وپی گیریهای ایشان درخصوص برگزاری کلاس های آموزشی با محوریت اخلاقی اولین برنامه این دوره اموزشی با محوریت جایگاه نهج البلاغه درزندگی با رویکرد قرانی-اخلاقی برگزارشد.

چگینی با اشاره به این نکته که قرارشد من بعد کلاسهای اخلاق عمومی مدرسه با موضوعات نهج البلاغه باشد افزود باعنایت خدا وپیگیری مدیر توانستیم اولین جلسه این نشست ها را برگزارکنیم که مورد رضایت طلاب ودانش آموختگان ومبلغین واقع شد.

حجه الاسلام والمسلمین محمدهمایون زرینه  درابتدای جلسه به اهمیت کتاب نهج البلاغه که به عنوان برادر قران میباشد اشاره وجایگاه این کتاب را بسیار مهم دانست وعنوان داشت ما به عنوان یک مسلمان باید این مهم را جز امورات اهم زندگی قرار بدهیم وازآن تأسی گیریم.

وی درادامه افزود قراراست که درطول ترم مباحث کلمات قصار نهج البلاغه را با هم بحث وگفتگو داشته باشیم.

زرینه اولین کلمات قصار نهج البلاغه را که درخصوص فتنه و وظیفه انسان دربرابر فتنه ها که باید چطورباشد مطالبی عنوان داشتند.

(قال  علی علیه السلام: كُنْ فِي الْفِتْنَةِ كَابْنِ اللَّبُونِ لاَ ظَهْرٌ فَيُرْكَبَ، وَلاَ ضَرْعٌ فَيُحْلَبَ )

فرمود: هنگام فتنه چون شتر دو ساله باش نه پشتی تا سوارش شوند و نه پستانی تا شیرش دوشند- چنان زی که در تو طمع نبدند-.

وی به معنای لغوی فتنه که امتحان کردن وخبرگرفتن از حادثه ای اشاره ودرادامه به تفصیل این کلمه پرداختند

وااین گلمه را از نظر ادبیات (تشبیه-اعدات-مشبه مشبه به) آن را بیان داشتند

وی افزود منظور ازفتنه ها این است که دوگروه احوالاشان برتو مشتبه باشد ونتوانی حق وباطل را تشخیص دهی دراین صورت بصیرت اول شناخت طرفین دعواست وحواسمان باشد در این بین کسی از ما سوء استفاده نکند نه اینکه خاموش وساکت باشیم که این مورد را رهبرمان نیز قبول ندارد که در برابر فتنه ما ساکت باشیم بلکه باید طوری رفتار کنیم که مورد سوء استفاده قرار نگیریم

در اخر ایشان به وظیفه ما در برابر فتنه اشاره کرده وبیان داشتند ما درقران وروایات معصومین وکلام بزرگان داریم که ما درآینده فتنه های بزرگتری خواهیم داشت.

فتنه لازمه لاینفک حیات جامعه است.

واما کسی میتواند در فتنه ها راه راگم نکند وعلی زمان خودراتنها نگذارد که درفتنه درون پیروز باشد چراکه ایه صریح قران در53سوره یوسف می فرماید:نفس اماره انسان را همیشه به کارزشت وسوء وادار میکند

پس زمانی ما در غبار فتنه ها پیروز هستیم وتوانسته ایم راه حق وباطل را خوب وبه موقع تشخیص دهیم که نفس درون را رام کرده وپیروز شده باشیم.